بحث آماري فراگيري موج سبز
بحث آماري فراگيري موج سبز
بحث آماري فراگيري موج سبز
نويسنده:جمعی از دانشجویان دانشگاه شریف*
این نوشته برای دفاع یا رد مواضع سیاسی هیچ گروهی نیست. این نوشته به اتفاقات رخداده تا پیش از زمان انتخابات نمیپردازد. این نوشته در مورد عملکرد صدا و سیما و ارگانهای دولتی دیگر نیست. این نوشته ارتباطی با عملکرد شورای نگهبان و قوة قضاییه ندارد. موضوع این نوشته نقد و بررسی یک استدلال حسی است که به نظر میرسد این روزها در بین افراد جامعه از عامی گرفته تا تحصیلکرده مورد استفاده قرار میگیرد.
مهندس موسوی در اواخر روز رأیگیری در کنفرانس خبری با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی با بیان اینکه دولت قدر حضور گسترده مردم در انتخابات را ندانسته است اظهار داشت: «با توجه به اطلاعات بنده در سطح کشور برندة قطعی این انتخابات بنده هستم.» ایشان در همان شب بیانیة زیر را نیز صادر کردند:
«ضمن تشکر از حضور پر شور و استقبال گسترده شما از انتخابات ریاست جمهوری، به اطلاع میرساند طبق گزارشها و مستندات واصله علیرغم تخلفات و کارشکنیهای متعدد و نارساییهای گسترده، مستندات واصله حاکی از آن است که رأی اکثریت قاطع مردم متوجه این خدمتگزارشان بوده است. از مسؤولان امر میخواهم در شمارش آراء نهایت دقت را بنمایند و اعلام میکنم در غیر این صورت از همة امکانات قانونی برای احقاق حقوق حقة ملت ایران اقدام خواهم کرد. همینجا فرصت را مغتنم میشمارم و از ملت شریف ایران میخواهم آمادة برگزاری جشن پیروزی در شامگاه میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) باشند.»
روز بعد پس از اعلام نتایج توسط وزارت کشور مهندس موسوی در اولین بیانیة خود ادعا کردند که در انتخابات تقلب شده است. طبیعی است که ایشان در این بیانیه به مهمترین دلایل خود برای اثبات این ادعا اشاره کرده باشند. تنها عبارتی که حاکی از دلیل وجود تقلب است این است:
«مردمی که در صفهای طولانی اخذ رأی شاهد ترکیب آرا بودند و خود میدانند که به چه کسی رأی دادهاند، با حیرت تمام به شعبدهبازی دستاندرکاران انتخابات و صدا و سیما نگاه میکنند.»
البته ایشان و یا افراد دیگر ممکن است شواهد دیگری نیز برای اثبات تقلب داشته باشند که در این نوشته به آنها پرداخته نمیشود. مطالبی نظیر اتهام وارد کردن به شخصیتهای حقیقی، بیان مطالب خلاف امنیت ملی، کارشکنی برخی مسئولان، کمبود تعرفه، استفاده از اموال دولتی، دروغگویی و... که در نوشتههای بعدی مهندس موسوی به آنها اعتراض شده است ارتباطی با بحث ما ندارند.
ما با لباس ها و روبان های سبز، وجود خودمان را ثابت کرديم!
باید به این نکته توجه کرد که در این مورد علاوه بر ایراد مشاهدة منطقهای، که در بالا ذکر شد، ایراد دیگری هم وجود دارد و آن پیشگامی سبزها و سازماندهی شدن آنها است؛ سبزها به دلیل دستور گرفتن از لیدرهای خود در استفاده از این نماد بسیار مصرتر بودند در حالی که کسی که هفتهها سبز پوشیده و کسی که بدون هیچ تظاهری به دکتر احمدینژاد رأی داده هر دو فقط یک رأی دارند. البته خیلیها هم که سبز بودند هنوز به سن قانونی برای رأی دادن نرسیده بودند!
هر خودرو يک ستاد: من خودم ديدم که اکثر خودروها مثل من روبان سبز داشتند!
نکتة دیگر ساعاتی است که یک خودرو در خیابان حرکت میکند. بسیاری از خودروهای سبز برای اینکه تبلیغات کنند علاوه بر ساعاتی که بهطور طبیعی در خیابان هستند ساعاتی را هم اضافه کاری میکردند! اگر فرض کنیم یک ماشین سبز تبلیغی بهطور میانگین دو برابر حالت عادی خیابانگردی کند خطا شدیدتر خواهد شد: 100 خودروی سبز در مقابل 25 خودروی غیرسبز و این یعنی سبزها در خیابان به نظر 80 درصد میرسند. یعنی 30 درصد خطا!
هر کس به پنج نفر تلفن بزند: من به خيلی ها زنگ زدم، همه مثل من سبز بودند
اعتراض و فشار روانی به اقليت موضعی: ما که نديديم کسی بخواهد به احمدی نژاد رأی بدهد
از طرف دیگر در بین گروههایی که اکثریت طرفدار یک نامزد خاص هستند فشار روانی موجب میشود فرد مخالف از بیان عقیدة خود صرفنظر کند.
پرسيدن نظرات افراد در حوزه اخذ رأی: من با هر کسی در صف صحبت کردم مثل من فکر می کرد
واضح است که افراد معمولاً در حوزهای که به محل زندگیشان نزدیک است رأی میدهند. اگر شهروند ساکن نیاوران سری به حوزهای در میدان شوش بزند خواهد دید که اکثر رأیدهندگان خلاف او فکر میکنند. مثال سادة روبهرو نشان میدهد که مشاهدات سبزها در حوزهها تا چه حد موجب تصور اشتباه و اغراقآمیز از درصد طرفدارن مهندس موسوی شده است. هر کدام از یازده ستون زیر یک حوزة اخذ رأی است. در حوزة سمت راست هر 10 نفر سبز هستند، در حوزة بعدی 9 نفر سبز هستند و به همین ترتیب در آخرین حوزه کسی سبز نیست. پس در کل 50 درصد سبز هستند.
*ارسال شده توسط ، دانشجوی رشته ی ریاضی و علوم کامپیوتر، دانشگاه صنعتی شریف
منبع: سایت الف
/خ
مهندس موسوی در اواخر روز رأیگیری در کنفرانس خبری با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی با بیان اینکه دولت قدر حضور گسترده مردم در انتخابات را ندانسته است اظهار داشت: «با توجه به اطلاعات بنده در سطح کشور برندة قطعی این انتخابات بنده هستم.» ایشان در همان شب بیانیة زیر را نیز صادر کردند:
«ضمن تشکر از حضور پر شور و استقبال گسترده شما از انتخابات ریاست جمهوری، به اطلاع میرساند طبق گزارشها و مستندات واصله علیرغم تخلفات و کارشکنیهای متعدد و نارساییهای گسترده، مستندات واصله حاکی از آن است که رأی اکثریت قاطع مردم متوجه این خدمتگزارشان بوده است. از مسؤولان امر میخواهم در شمارش آراء نهایت دقت را بنمایند و اعلام میکنم در غیر این صورت از همة امکانات قانونی برای احقاق حقوق حقة ملت ایران اقدام خواهم کرد. همینجا فرصت را مغتنم میشمارم و از ملت شریف ایران میخواهم آمادة برگزاری جشن پیروزی در شامگاه میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) باشند.»
روز بعد پس از اعلام نتایج توسط وزارت کشور مهندس موسوی در اولین بیانیة خود ادعا کردند که در انتخابات تقلب شده است. طبیعی است که ایشان در این بیانیه به مهمترین دلایل خود برای اثبات این ادعا اشاره کرده باشند. تنها عبارتی که حاکی از دلیل وجود تقلب است این است:
«مردمی که در صفهای طولانی اخذ رأی شاهد ترکیب آرا بودند و خود میدانند که به چه کسی رأی دادهاند، با حیرت تمام به شعبدهبازی دستاندرکاران انتخابات و صدا و سیما نگاه میکنند.»
البته ایشان و یا افراد دیگر ممکن است شواهد دیگری نیز برای اثبات تقلب داشته باشند که در این نوشته به آنها پرداخته نمیشود. مطالبی نظیر اتهام وارد کردن به شخصیتهای حقیقی، بیان مطالب خلاف امنیت ملی، کارشکنی برخی مسئولان، کمبود تعرفه، استفاده از اموال دولتی، دروغگویی و... که در نوشتههای بعدی مهندس موسوی به آنها اعتراض شده است ارتباطی با بحث ما ندارند.
سبزها چه چيزهايی را مشاهده کرده اند؟
همه اطرافيان من مانند من سبزند!
ما با لباس ها و روبان های سبز، وجود خودمان را ثابت کرديم!
باید به این نکته توجه کرد که در این مورد علاوه بر ایراد مشاهدة منطقهای، که در بالا ذکر شد، ایراد دیگری هم وجود دارد و آن پیشگامی سبزها و سازماندهی شدن آنها است؛ سبزها به دلیل دستور گرفتن از لیدرهای خود در استفاده از این نماد بسیار مصرتر بودند در حالی که کسی که هفتهها سبز پوشیده و کسی که بدون هیچ تظاهری به دکتر احمدینژاد رأی داده هر دو فقط یک رأی دارند. البته خیلیها هم که سبز بودند هنوز به سن قانونی برای رأی دادن نرسیده بودند!
هر خودرو يک ستاد: من خودم ديدم که اکثر خودروها مثل من روبان سبز داشتند!
نکتة دیگر ساعاتی است که یک خودرو در خیابان حرکت میکند. بسیاری از خودروهای سبز برای اینکه تبلیغات کنند علاوه بر ساعاتی که بهطور طبیعی در خیابان هستند ساعاتی را هم اضافه کاری میکردند! اگر فرض کنیم یک ماشین سبز تبلیغی بهطور میانگین دو برابر حالت عادی خیابانگردی کند خطا شدیدتر خواهد شد: 100 خودروی سبز در مقابل 25 خودروی غیرسبز و این یعنی سبزها در خیابان به نظر 80 درصد میرسند. یعنی 30 درصد خطا!
هر کس به پنج نفر تلفن بزند: من به خيلی ها زنگ زدم، همه مثل من سبز بودند
اعتراض و فشار روانی به اقليت موضعی: ما که نديديم کسی بخواهد به احمدی نژاد رأی بدهد
از طرف دیگر در بین گروههایی که اکثریت طرفدار یک نامزد خاص هستند فشار روانی موجب میشود فرد مخالف از بیان عقیدة خود صرفنظر کند.
پرسيدن نظرات افراد در حوزه اخذ رأی: من با هر کسی در صف صحبت کردم مثل من فکر می کرد
واضح است که افراد معمولاً در حوزهای که به محل زندگیشان نزدیک است رأی میدهند. اگر شهروند ساکن نیاوران سری به حوزهای در میدان شوش بزند خواهد دید که اکثر رأیدهندگان خلاف او فکر میکنند. مثال سادة روبهرو نشان میدهد که مشاهدات سبزها در حوزهها تا چه حد موجب تصور اشتباه و اغراقآمیز از درصد طرفدارن مهندس موسوی شده است. هر کدام از یازده ستون زیر یک حوزة اخذ رأی است. در حوزة سمت راست هر 10 نفر سبز هستند، در حوزة بعدی 9 نفر سبز هستند و به همین ترتیب در آخرین حوزه کسی سبز نیست. پس در کل 50 درصد سبز هستند.
به هر حل وزارت کشور هم معترف است که در تهران اکثريت با ما سبزهاست!
يعنی واقعاً انتخابات هيچ ايرادی نداشته است؟!
*ارسال شده توسط ، دانشجوی رشته ی ریاضی و علوم کامپیوتر، دانشگاه صنعتی شریف
منبع: سایت الف
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}